8 سال جنگ در آسمان(بخش نخست)
-1140x1000h.jpg)
8 سال جنگ در آسمان(بخش نخست)
مهدی بابامحمودی
مقدمه
ققنوس پس از گذر از یازده منزل از خاکستر برخاست و شاهین نیز پس از طی سیزده نقطه نشانی به اشیانه خود بازگشت. پیامک های سراسر لطف و محبت شما خوانندگان فهیم و بزرگوار ماهنامه علاوه بر تشکر از دست اندرکاران تحریریه برای تهیه این سری مطالب(هم سلسله مقالات ققنوس و هم شاهین) بازتاب دغدغه شما عزیزان از امکان ادامه یا قطع این رویه بود! تحریریه ماهنامه از مدت ها پیش با علم به این نیاز بالفعل در ذهن خوانندگان در حالی که به اتمام سلسله مقالات شاهین نزدیک می شدیم، تهیه و ترجمه سومین کتاب دو نویسنده توانای دو کتاب قبلی، آقایان«تام کوپر» و«فرزاد بیشاپ» به نام«Iran-Iraq War In The Air» را در دستور کار قرار داد تا به این ترتیب روح تشنه خوانندگان تا حد امکان سیراب گردد! کتاب مزبور برخلاف دو کتاب قبلی نه یک نوع هواپیمای خاص بلکه به کل مقوله هوایی جنگ تحمیلی شامل عملکرد نیروی هوایی و هوانیروز می پردازد و از این جهت که نگاهی بسیار جامع تر به مبحث مزبور دارد، برگردان و چاپ آن برای شما مناسب دیدیم.
جمع آوری مکتوب و یکجای ناگفته های جالب توجهی به خصوص در رابطه با نیروی هوایی ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، استفاده از عکس های که شاید نظیر آنها را نه در اینترنت و نه در هیچ کتاب دیگری در این زمینه نتوان پیدا کرد به اضافه دخیل کردن سرگذشت نیروی هوایی و هوانیروز ارتش بعث در شکل گیری راهبرد ایران در برهه های مختلف از جنگ از ویژگی های منحصر به فرد این کتاب است که به همین علت در همین جا به دو مولف مورد اشاره خسته نباشید عرض می کنیم!
ایران در حال تشکیل یک نیروی هوایی قدرتمند در کشوربود. سرویس هوایی ارتش شاهنشاهی(IIAS) در سال 1303، سه فروند یونکرس F-13در اختیار داشت و این در حالی بود که تعداد قابل ملاحظه ای خلبان و نیروی فنی پس از تکمیل موفق دوره های آموزشی، در حال بازگشت از اروپا بودند. دیگر می شد نام«نیروی هوایی»، به معنای واقعی کلمه به آن اتلاق کرد زیرا 2 فروند برگه 14، 4 فروند دی هاویلند D.H.4و 5 فروند هواپیمای دوباله D.H.9در کنار 17 فروند هواپیمای روسی R-1بین سال های 1303 تا 1309 به ناوگان هواگردهای نظامی ایران ملحق شده و در آسمان کشورمان به پرواز درآمدند.
آموزش خلبانان به وسیله استاد خلبانان نیروی هوایی انگلستان انجام شده بود و بریتانیایی ها از این رهگذر، نیروی هوایی کشورمان را به گونه ای سازماندهی کردند که مهمترین وظیفه اش کنترل مرزهای شمالی و زیر نظر داشتن تحرکات کردها تعریف شده بود. در کنار این مسایل، از هواپیماها به عنوان دیده بان یگان های توپخانه نیز بهرهبرداری می شد. گسترش و توسعه نیروی هوایی ارتش ایران از این پس به کندی پیش رفت و در واقع طی 20 سال بعد، هیچ اتفاق مهمی در این عرصه به وقوع نپیوست. اگرچه در این مدت، هوانوردی غیر نظامی شاهد رشدی بسیار جزیی بود. نخستین خط هوایی کشور که در پایگاه«قلعه مرغی» مرکزیت یافته بود، با تجهیز به 8 فروند یونکرس A20، F13، W33پروازهای منظم خود را از سه مرکز«تهران»، «آبادان»، و«بندر پهلوی»، به«باکو»، «ترکیه»، و «پاکستان» شروع کرد.
انگلیسی ها در سال های بعد، برای تشکیل نخستین نیروی هوایی یک کشور عربی به نام «عراق» نیز وارد عمل شدند. در خرداد 1309، یک پیمان همکاری بین عراق و انگلستان به امضا رسید. دو سال پس از امضا این پیمان، کشور عراق در شهریور 1311، استقلال سیاسی خود را از بریتانیا دریافت نمود. البته بریتانیا با استقرار نیروی هوایی سلطنتی خود در پایگاه هوایی در حال ساخت«ظیبان» در نزدیکی دریاچه«حبانیه» حضور خود را تداوم بخشید. ظیبان پس از تکمیل، 4 گردان شکاری از جنگنده های نیروی هوایی سلطنتی را در خود جای داد، در حالی که پنجمین گردان به «بصره» گسیل شد و در آنجا مستقر گردید. وظیفه این گردان ها، حفاظت از بریتانیایی های مقیم عراق و حفظ و تحکیم منافع این کشور در منطقه بود. در روز دوم اردیبهشت 1311، پنج فروند D.H.60T، گیپسی موس، نخستین هواپیمایی که پرچم عراق بر روی بدنه آنها حک شد، وارد بغداد شدند. ورود این هواپیماها به پایتخت کشور تازه استقلال یافته عراق، که با یک سفر دو هفته ای از مبدا بریتانیا آغاز شد، تاریخ شکل گیری رسمی«نیروی هوایی سلطنتی عراق»(RIrAF) است. این موضوع در واقع نخستین نشانه در خصوص تصمیم انگلستان برای تقویت ارتش عراق نیز محسوب می شود.
جیپی ماث ها گردان یکم شکاری را در پایگاه هوایی«الرشید» که آن زمان خارج از بغداد قرار داشت تشکیل داده و طی 12 ماه، آمادگی کامل عملیاتی خود را اعلام نمود. برنامه ریزی کاملی در پشت کمک های انگلستان خوابیده بود! با عملیاتی شدن گردان یکم، دولت عراق در اقدامی سیاسی اعلام کرد که همه مردم می بایست مالیات بر درآمد خود را پرداخت کنند. این حکم دولتی به مذاق کردهای عراقی خوش نیامد و سردسته آنها«شیخ احمد بارزانی» طرفداران خود را ضد دولت به شورش مسلحانه دعوت نمود. با وارد معرکه شدن نیروهای زمینی و هوایی عراق به پشتیبانی بریتانیایی ها، شیخ احمد و تعداد زیادی از طرفدارانش به«ترکیه» فرار کردند و شورش آنها در نطفه خفه شد. تقویت بیشتر نیروی هوایی سلطنتی عراق از اردیبهشت 1312 آغازی دوباره یافت؛ به این ترتیب که تعدادی هواپیمای دوباله D.H.84M، دراگون راپید که به یک دستگاه مسلسل 303میلی متری در دماغه و یک مسلسل«لویس» در برجک انتهایی بدنه مسلح بودند، تحویل عراقی ها شد. همزمان تعداد 50 نفر تکنسین عراقی هم توسط بریتانیایی ها در بغداد تحت آموزش قرار گرفتند.
دانش هوانوردی و به خصوص نیروی هوایی به زودی توجه نخبگان و افراد تراز اول مملکتی عراق را به خود جلب کرد؛ خانواده سلطنتی«هاشمی» از این رهگذر بیشترین اقبال را به نیروی هوایی نشان داد. انگلستان حیله گر، این بار حس ناسیونالیستی و عمق روابط بین اعراب را که در نیروهای مسلح عراق موج می زد دست کم گرفته بود و این در حالی بود که نیروی هوایی عراق تا پیش از این، درگیر چندین کودتای نظامی شده بود.
نخستین کودتا در روز 7 آبان 1315 توسط ارتشبد«صدقی پاشا» رییس ستاد ارتش و با کمک فرمانده نیروی هوایی سرلشکر«علی جاوید» به وقوع پیوست. این کودتا پس از پرتاب 4 بمب توسط یک فروند جنگنده- بمب افکن بر روی ساختمان هیات دولت عراق به پیروزی رسید. از آنجایی که دولت کودتا، دولت ضعیفی بود، بنابراین«رضا خان» پادشاه ایران فرصت را مناسب دید و فشار قابل ملاحظه ای به بغداد وارد آورد. این تحرکات دیپلماتیک با حمایت انگلستان که چشم طمع به منابع نفتی عراق داشت به نتیجه رسید و توافق نامه ای بین دو دولت ایران و عراق با این مضمون که خط تالوگ تا فاصله 5/7 کیلومتر از ساحل آبادان در«اروند رود» گسترش یابد، به امضا رسید.
رضا شاه، همزمان تلاش ناموفقی را برای مقابله با خواسته انگلیسی ها در خصوص جداسازی«بحرین» آغاز کرد. به همین منظور، بنادر خود را در خلیج فارس از نظر قدرت دریایی تقویت نمود. در حالی که نیروهای انگلیسی، ساخت پایگاه هوایی ظیبان را در عراق به اتمام رسانده و مشغول ساخت پایگاه های دیگری برای نیروی دریایی سلطنتی انگلستان در بحرین بودند، دولت وقت عراق از فرصت به دست آمده به منظور کاهش وابستگی خود به انگلستان استفاده کرد و مبادرت به خرید هواپیماهای نظامی از کشورهای مختلف نظیر ایتالیا نمود. در سال 1316 چهار فروند هواپیمای بمب افکن سه موتوره SM79B و 15 فروند هواپیمای تهاجم زمینی«بردا» Ba.65، ایتالیا را به مقصد عراق ترک گفتند. تا سال 1319، 15 فروند هواپیمای بمب افکن«داگلاس نورثروپ 8A-4» و 9 فروند جنگنده دو باله«گلاستر» گلادیاتور وارد فهرست هواپیماهای نیروی هوایی سلطنتی عراق شدند. به این ترتیب، عراق دارای 7 گردان شکاری کاملا عملیاتی شد که در پایگاه های هوایی «الرشید» و «موصل» استقرار یافته بودند.
تاریخ نیروی هوایی ایران که رسما در سال 1311 موجودیت یافته بود، به اندازه همتای عراقی اش پر فراز و نشیب نبود؛ این نیرو با هدف تجهیز هر چه بیشتر ناوگان خود به جنگنده های به روز و پیشرفته، به تدریج 50 فروند هواپیمای شناسایی- آموزشی«تایگر موس»، 57 فروند«اوداکس»، 29 فروند«فیوری» 1 و 2، 10 فروند هواپیمای پولیکارپف«R-5» و 6 فروند«R-1» را تا اواخر سال 1314 خریداری نمود. علی رغم این خریدها، نیروی هوایی ایران نتوانست تا آن تاریخ به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد و حتی خرید 55 فروند جنگنده دوباله«هایند» و 15 فروند هواپیمای بمب افکن- آموزشی آورو«آنسون» نیز بهبودی در شرایط موجود ایجاد نکرد. این روند ادامه داشت تا سال 1323 که «محمدرضا شاه پهلوی» ارتباط مستقیمی با شرکت هواپیماسازی«هاوکر» برقرار نمود و 30 فروند جنگنده«هاریکن C∏» را برای نیروی هوایی خریداری کرد.
ورود بریتانیا به خلیج فارس
در خرداد ماه 1319 که درگیری ها در خاورمیانه و حوزه دریای مدیترانه بالا گرفته بود، بریتانیایی ها متوجه مشکل بزرگی به نام«عراق» شدند! در طی این سال، جریانهایی در عراق شکل گرفت که نه تنها با حضور انگلستان در منطقه خاورمیانه مخالفت می کردند، بلکه تمایل بسیار زیادی به حضور آلمان در منطقه نشان می دادند. با رسیدن ارتش آلمان به شمال افریقا و «شبه جزیره بالکان»، بریتانیا زیر شدیدترین فشارها قرار گرفت و همزمان با درگیری سرگرم شدن انگلیسی ها در این جبهه ها، مشکلات عراق نیز یکی پس از دیگری سر برآوردند و بریتانیایی ها را به صورت بسیار جدی دچار مشکل نمودند.
نظامیان ارتش عراق طی کودتایی، «رشید علی گیلانی» را از تخت نخست وزیری پایین کشیدند و دولت موافق با متفقین را مجبور به فرار به اردن نمودند. انگلستان بلافاصله نیروهای تقویتی خود را برای مقابله با کودتا عازم عراق نمود اما رسیدن این واحدها بسیار طول کشید و نتوانست نیروهای بریتانیایی حاضر در عراق را از گزند تهدید ارتش عراق مصون بدارد. نیروی هوایی سلطنتی مستقر در پایگاه «حبانیه» که دارای 70 فروند جنگنده و بمب افکن از نوع هاوکر اوداکس، آکسفورد و گلاستر«گلادیاتور»* بود در روز 10 اردیبهشت 1320 به وسیله یک واحد از نیروی زمینی ارتش عراق به استعداد 2 تیپ با حدود 9هزار نفر نیروی نظامی، به محاصره در آمد.
همزمان، نیروی هوایی پادشاهی عراق، هواپیماهای خود را در پایگاه های«کرکوک» و «الرشید» آماده رزم نمود. فردای آن روز، «11 اردیبهشت» هواپیماهای بمب افکن عراقی، بر فراز آسمان حبانیه ظاهر شدند. بلافاصله انگلیس ها دست به کار شده و جنگنده های خود را برای مقابله با آنها فرستادند. صبح فردا، بریتانیایی ها با بمب افکن های جدید،«ولینگتون» و یک فروند اوداکس، محل تجمع نیروها و وسایط نقلیه ارتش عراق(نیروهای محاصره کننده بریتانیایی ها در اطراف پایگاه حبانیه) را بمباران نمودند. در مقابل، عراقی ها که از آتش سنگین پدافند ضد هوایی برخوردار بودند، به مقابله پرداخته و دو فروند ولینگتون را در آسمان منهدم نمودند و بقیه را با وارد آوردن خسارات عمده و یا مجروح کردن خدمه، مجبور به فرود در حبانیه کردند. به فاصله کمی، عراقی ها، آتش توپخانه خود را متوجه پایگاه نمودند و از این رهگذر، تعداد زیادی از هواپیماهای بریتانیایی را روی زمین نابود کردند. در جریان همین درگیری، عراقی ها از آلمان و ایتالیا درخواست کمک نمودند.
این عمل عراق، پاسخی فوری از بریتانیا را در پی داشت! در صبح روز 13 اردیبهشت، بمب افکن های انگلیسی، پایگاه هوایی الرشید و مواضع نیروی زمینی عراق را در حبانیه زیر آتش خود گرفتند. عراق هم به منظور رویارویی، به رهگیری بمب افکن ها و بمباران حبانیه پرداخت که نهایتا یک فروند جنگنده نورثروپ 8A-4 و یک SM79Bرا نیز از دست داد. در غروب روز 15 اردیبهشت، پس از انجام 350 بار پرواز جنگی بریتانیایی ها، عراق نیروهای خود را از اطراف پایگاه تحت محاصره به سمت«فلوجه» و «بغداد» عقب بکشد. همزمان با عقب نشینی نیروی زمینی، نیروی هوایی حملات بمباران سبک ضد حبانیه را ادامه داد و به تعدادی از گلادیاتورها صدمه وارد نمود.
در روز 19 اردیبهشت، موج جدیدی از حملات هوایی انگلیسی ها علیه واحدهای عراقی آغاز شد و بمب افکن های بریتانیایی، تعداد زیادی از هواپیماهای عراق را در موصل و بغداد(الرشید) منهدم نمودند. در این حملات، هواپیماهای پایگاه حبانیه که یک واحد آموزشی محسوب می شد، با تحمل 13 کشته و 21 زخمی، به پایگاه مبدا بازگشتند. هواپیماهای از دست رفته توسط 5 فروند گلادیاتور و تعدادی جنگنده P-40تام هاوک جایگزین شدند.
در همین زمان که بریتانیایی ها از غلبه بر کودتاچیان عراقی سرخوش بودند، ناگهان سر و کله یک گردان از جنگنده های مسر اشمیت «BF.110D» پیدا شد! آنها در موصل به زمین نشستند و توسط عراقی ها مورد استقبال قرار گرفتند. بلافاصله دو فروند مسراشمیت و 9 فروند بمب افکن هاینکلHe.111به همراه تعدادی هواپیمای ترابری یونکرسJ u.90و Ju.52نیز از مبدا«یونان» به گردان مزبور پیوستند. بریتانیایی ها با اطلاع از ورود لوفت وافه به منطقه، در روز 24 اردیبهشت، تام هاوک های خود را برای بمباران پایگاه هوایی«پالمیرا» در خاک سوریه که هواپیمای آلمانی در آن پایگاه توقف کرده و سپس به سمت موصل پرواز می نمودند، اعزام کردند. در این حمله تعداد 2 فروند He.111بر روی زمین نابود شدند.
دو روز بعد، 60 فروند BF.110و سه فروند He.111به تلافی حمله دو روز قبل، به حبانیه حمله ور شده و دو فروند هواپیمای انگلیسی را در آسمان ساقط کردند. روز بعد انگلیسی ها پیش دستی کردند و به موصل حمله ور شدند. آلمانی ها به محض اطلاع از این حمله، به سرعت سراغ هواپیماهایشان رفتند ولی دیر شده بود چرا که دو فروند BF.110در مرحله برخاست مورد هدف واقع شدند.
نیروی هوایی سلطنتی انگلستان، فعالیت ضد عراقی ها و آلمانی ها را همچنان پیگیر شد اما هدف اصلی اش در این مرحله، نابود کردن هواپیماهای فرانسوی مستقر در پایگاه های هوایی سوریه بود. آلمان ها حمله به حبانیه و فلوجه را در دستور کار قرار دادند و در نتیجه این تصمیم، درگیری های هوایی شدیدی در آسمان این دو پایگاه به وقوع پیوست.
در روز 2 خرداد، در حالی که بریتانیا، حملاتی را به الرشید و«المظه» در سوریه صورت داد، عراقی ها تعیین کننده ترین و سنگین ترین یورشهای خود را متوجه فلوجه کردند. در این حمله اگر چه نیروی هوایی آلمان نیز به عنوان پشتیبان هوایی، به همراه تعدادی از هواپیماهای دوباله فیات CR42وارد عمل شد، ولی این کار دستاورد خاصی برای عراق در پی نداشت.
متحدین تلفات را بیش از این در عراق به صلاح ندیده، ایتالیایی ها 8 فروند هواپیمای فیات باقیمانده را از عراق خارج کرده و آلمان ها نیز به دنبال آن 4 فروند He.111باقیمانده به همراه بقیه Ju.52ها را به یونان برگرداند. تلفات عراق بسیار بیشتر از این بود؛ نیروی هوایی پادشاهی عراق، تقریبا تمام هواپیماها به همراه تعداد زیادی از خلبانان خود را از دست داد. آلمانها نیز تمامی 14 فروند مسراشمیت، 5 فروند هاینکل و دو فروند Ju.52خود را در نبرد با بریتانیایی ها از کف دادند در حالیکه تلفات ایتالیایی ها در این سری درگیری ها، 4 فروند فیات بود.
انگلیسی ها برای مقابله با نیروی هوایی 3 کشور، 60 فروند هواپیما و 100 نفر از نیروهای خود را از دست رفته دیدند. در این زمان، تقریبا تمام امید آلمان ها در منطقه از دست رفت، اما هنوز یک برگ برنده به عنوان تهدیدی علیه انگلستان وجود داشت؛ ایران!
دولت و ملت ایران با آلمان ها همراه و هم عقیده بودند؛ کشوری با منابع غنی نفتی که ذخایر خود را از متفقین دریغ کرده بود. «مسکو» و «لندن» فشارهای بی امان خود را برای اخراج گروه عظیم آلمان های مقیم و کمک برای حمل و نقل محموله های نظامی از جنوب به شمال به منظور تقویت ارتش اتحاد جماهیر شوروی، متوجه«رضا خان» کردند. هر دو این خواسته ها، برای رضا خان که گرایش و تمایل زیادی به آلمان ها داشت، غیر قابل قبول بود و در نتیجه اعلام بی طرفی خود را در جنگ جهانی دوم اعلام نمود. اما ایران آنچنان پل راهبردی برای انگلیسی ها و شوروی ها بود که به عنوان تنها کلید نجات، به هیچ وجه نمی توانستند از آن صرف نظر کنند؛ بنابراین با نادیده گرفتن بی طرفی کشورمان در روز 3 شهریور، از جنوب و شمال ایران را مورد تعرض قرار دادند.
این تجاوز به صورت کاملا هماهنگ توسط انگلستان و شوروی با رمز عملیات«Y» آغاز شد.
نیروی هوایی سلطنتی با هواپیماهای جدید«بلنهایم Ⅳ»، وایکز«ونیسنت»، هاریکن و گلادیاتور وارد عمل شد. در مقابل، نیروی هوایی ایران به دلیل نداشتن تعداد بسیار محدودی هواپیمای قدیمی نتوانست جلوی مهاجمین بایستد. برای نمونه، تقریبا تمامی اوداکس های نیروی هوایی کشورمان که در قالب هنگ چهارم در پایگاه هوایی اهواز سازماندهی شده بودند، بر روی زمین و در یک بمباران هوایی نابود گشتند. این پایگاه پس از انجام یکسری از بمباران های سنگین در روز 6 شهریور به محاصره درآمد.
مقاومت پراکنده و کم تعداد هموطنانمان به سرعت درهم شکسته شد اما در یک درگیری غیر منتظره در روز 26 شهریور، دو فروند جنگنده فیوری به هدایت دو خلبان برجسته ایرانی از هنگ یکم هوایی مستقر در پایگاه هوایی«قلعه مرغی»، با 5 فروند جنگنده پولیکاروف I-16 شوروی بر روی«دریای خزر» درگیر شدند. جنگنده های شوروی بلافاصله پخش شده و سعی نمودند با قرار گرفتن در پشت جنگنده های ما، آنها را از پشت سر مورد هدف قرار دهند. اگر چه جنگنده های I-16با تجهیز به مسلسل های ShKASاز قدرت آتش بالایی بهرهمند بودند، اما فیوری ها نیز در مقابل بسیار مانور پذیرتر از I-16ها بودند. پس از انجام یک سری تعقیب و گریز سنگین بر فراز آب، متاسفانه سروان خلبان«وثیق» در یک نبرد نابرابر مورد هدف قرار گرفت و در میان آب سقوط کرد. استوار خلبان«ابراهیم شوشتری» خلبان دومین فیوری با کمبود سوخت مواجه شد و در جنگل های اطراف ساحل سقوط نمود تا آخرین مقاومت نیروی هوایی علیه متجاوزان دلاورانه، با شهادت این خلبانان به صورت غم انگیزی به پایان برسد و میهن عزیزمان به دست متفقین اشغال شود.
همزمان با فروپاشی سازمان رزم نفرات نیرو، هواپیماهای سالم موجود به همراه 10 فروند هواپیمای تازه وارد و مونتاژ نشده کورتیس 75A-9«هاوک» به غنیمت متجاوزان درآمد. در نتیجه عدم مقاومت ارتش، انگلستان به راحتی میادین نفتی«نفت شهر» و «آبادان» را به تصرف در آورد. روس ها نیز به راحتی به اهداف خود در شمال کشور دست پیدا کردند. در روز 26 شهریور، با سقوط تهران، رضا خان مجبور به ترک وطن شد.
با انتصاب محمدرضا به جای پدرش بر تخت سلطنت، روس ها تا «قزوین» و «بندر پهلوی» و بریتانیا تا«سلطان آباد» و «همدان» عقب نشینی کردند. با این حال، سلطه خود را بر امور مملکت آنچنان حفظ نمودند تا ایران پلی مستحکم برای رساندن آذوقه و مهمات غرب به اتحاد جماهیر شوروی، به منظور مقاومت در برابر ارتش خرد کننده آلمان نازی باقی بماند.
در سال 1321، محمدرضا زیر فشار ابرقدرت ها، تن به امضای یک پیمان 3 جانبه داد. در این پیمان، شوروی و انگلستان، استقلال ایران را به رسمیت می شناختند، اشغال کشور را به پایان رسانده و با کشوری که به ایران تجاوز کند به مقابله می پرداختند؛ البته در عمل، شرایط کاملا متفاوت از مفاد پیمان بود و آزادی عمل ایران، چه در امور داخلی، چه امور خارجی بسیار محدود بود و راه آهن و جاده های ایران عملا زیر نظر دو قدرت اداره می شد. با این حال، اشغال ایران اگر چه در گام اول مملکت را به ویرانی کشاند و بسیاری از امور را به عقب برگرداند، ولی در ادامه، شرایط برای نیروی هوایی بهتر شد. نیروی هوایی دوباره شروع به احیای سازمان رزم خود کرد.
در سال 1323، پس از صدور اعلان جنگ ایران ضد آلمان، نیروی هوایی صاحب 36 فروند جنگنده تازه ساخت«هاریکن C∏» شد. با پافشاری نیروی هوایی بر کیفیت به جای کمیت، ناوگانی کوچک اما با قابلیت های عملیاتی بالا در نیروی هوایی متولد شد؛ جنگنده هایی قابل با خلبانی دلاور که توانایی های خود را در غائله سال 1325 آذربایجان به خوبی اثبات کردند.
ادامه دارد...
پی نویس:
گلادیاتورها، از واحدهای نیروی هوایی سلطنتی مستقر در پایگاه هوایی«شعیبه» و «مصر» به حبانیه فرستاده شده بودند.